ادبیات و فلسفه دو رشتهی مورد علاقهی من است و مشتاقم دربارهی این دو دانش و روابط عمیق بین آنها بسیار بخوانم و بسیارتر بنویسم.
از وقتی دیدم بین تمرینهای کارگاه «فلسفه برای کودکان» که به اختصار «فبک» خوانده میشود با تمرینهای کارگاه نویسندگی خلاق شباهت و ارتباطی هست، مشتاق شدم به حوزهی فلسفه برای کودکان نیز وارد شوم و کمکم به این نتیجه رسیدم که چه کاری بهتر از کار برای کودکان؟
موجوداتی صاحب ذهنهای پاکیزه و خلاق که زندگی با آنها و شنیدن ایدههایشان همیشه شوقآفرین و ارزشمند است.
دربارهی طراحی ابتدایی برنامهی «فلسفه برای کودکان» میگویند داستان این بود که استاد دانشگاهی به نام «متیو لیپمن» یک روز که در حال سر و کلهزدن با دانشجویانش بود، به این نتیجه رسید که برخی از آن ها فاقد توانایی استدلال هستند.
این موضوع او را به تامل واداشت و در نهایت به این نتیجه رساند که مهارت تفکر و استدلال باید از کودکی به افراد آموزش داده شود.
به این ترتیب او طرحی برای «آموزش فلسفیدن به کودکان» ارائه کرد.
در این زمینه با خانم «خدیجه شهیدی» یکی از اساتید تربیت مربی و تسهیلگر فبک در قم گفتگویی ترتیب دادم که به عنوان مقدمهای برای فعالیتهای آتی محسوب می شود.
1-ابتدا مایلم دربارهی مواجههی خودم با فبک سوالی مطرح کنم. من چندین سال پیش در برنامهای تلویزیونی با مفهوم «فبک» آشنا شدم و برایم بسیار جالب بود. اما اشتیاقم برای ورود به این حوزه از زمانی بیشتر شد که شباهتی بین تمرینهای این برنامه با تمرینهای نویسندگی خلاق یافتم. لطفا بفرمایید این شباهت به چه دلیل است؟
برای پاسخ به این سوال به نظرم بهتر است ابتدا توضیحی دربارهی سه ضلع تفکر بدهم. ظاهرا مساله پرورش تفکر نقاد پیش از سایر انواع تفکر مطرح شده است. پژوهشگران معتقد بودند که در زمینهی تفکر نقاد که در ابتدا تنها نوع تفکر صحیح به حساب میآمد، مردان عملکرد قویتری دارند؛ یعنی بیشتر طبق محاسبات منطقی و عقلی رفتار میکنند.
اما به تدریج، انواع دیگری از تفکر نیز مطرح شد که از قوانین متفاوتی غیر از قوانین منطقی و ریاضی پیروی میکرد به نامهای «تفکر مراقبتی» و «تفکر خلاق».
تفکر مراقبتی یعنی فرد علاوه بر محاسبات منطقی، مقتضای احوال و شرایط را نیز در نظر میگیرد و آن مسائل را نیز در تصمیمگیریهای خود دخالت میدهد.
یک مثال ساده بزنم:
فرض کنید که به دو نفر، هر کدام شش عدد شکلات بدهیم و بگوییم این را بین سه کودک تقسیم کن.
فردی که صاحب تفکر نقاد است طبق محاسبات ریاضی به هر کودک دو شکلات میدهد.
اما فردی که از شیوه تفکر مراقبتی پیروی می کند، حال کودکان را نیز در نظر می گیرد. مثلا به کودکی که گرسنه اشت شکلات بیشتری می دهد یا به کودکی که بیمار است شکلات نمی دهد.
او با این که میتواند شکلات را به طور مساوی تقسیم کند، اما برای این تقسیم قواعد دیگری را نیز در نظر میگیرد.
بنابراین روش او نیز نوعی از تفکر و محاسبه را در خود دارد که به نام «تفکر مراقبتی» نامیده میشود و زنان نماد اینگونه از تفکر هستند.
نوع سومی از تفکر نیز وجود دارد به نام تفکر خلاق که کودکان نماد آن هستند. صاحبان این نوع تفکر در قید و بند کلیشهها نیستند و میتوانند در انجام کارها، استفاده از ابزار و … دست به نوآوری و خلاقیت بزنند زیرا قوهی تخیل قوی دارند.
اکنون بسیاری از اندیشمندان معتقدند که تفکر سه ضلع دارد و توجه به هرسهی این جوانب ضروری است. به عبارتی انسان متفکر کسی است که هر سه ضلع تفکر را در خود رشد دادهباشد: تفکر نقاد، تفکر خلاق و تفکر مراقبتی.
در پاسخ به سوال شما میتوان گفت فبک آموزش هر سه ضلع تفکر به کودکان را مد نظر قرار میدهد و شاید به همین دلیل است که تمرینهای آن در زمینه پرورش تفکر خلاقانه، با تمرینهای نویسندگی خلاق شباهت دارد.
از پاسخ مفصل و در عین حال مختصر و مفید شما متشکرم.
2- برنامهی فلسفه برای کودکان دقیقا چگونه تعریف میشود؟ اگر منظور فقط «آموزش روش تفکر صحیح به کودکان» است بهتر نبود به اسم «مبک» یعنی «منطق برای کودکان» نامگذاری شود؟ چون میدانیم علمی که عهدهدار آموزش روش تفکر صحیح است، علم منطق است.
در برنامهی فبک، دو نوع نگاه کلی وجود دارد. البته تعداد روشهای اجرای آن بیشتر از اینهاست. این دو نوع نگاه کلی با نامهای اختصاری pwc و p4c شناخته میشوند که هر کدام مروّجانی دارند.
دستهی اول معتقدند که مفاهیم فلسفی را نیز باید مثل هر علم دیگری نظیر تاریخ، جغرافی و … به کودک آموزش داد، نظرات فیلسوفان و اندیشمندانی چون ارسطو، کانت و هگل را میتوان با داستانگویی یا فعالیتهای عملی خلاقانه برای بچهها ساده و قابل فهم نمود.
یکی از اساتید این شاخه، شخصی به نام پروفسور «یاسبرسن» در دانمارک است که یک مسیحی مذهبی و بسیار معتقد است و اصلا برای ترویج باورهای مذهبی از این شیوه کمک میگیرد.
اما دستهی دوم میگویند ما میخواهیم روش صحیح تفکر را از کودکی به افراد آموزش دهیم و این کار نیز با آموزش مسائلی از علم فلسفه بیشتر از مسائل هر علم دیگری اتفاق میافتد.
بنابراین دستهی دوم هم به آموزش فلسفه معتقدند. اما آنها میگویند ما فقط مسائل فلسفی مانند چیستی علم، معنای دوستی و … را مطرح می کنیم و در کارگاهها دربارهی این مسائل حرف میزنیم بدون اینکه پاسخ از پیش تعیینشدهای برای فراگیران داشته باشیم.
ما به آنها کمک میکنیم که نظرشان را مطرح کنند و برایش استدلال بیاورند. سپس ساختار منطقی استدلال را بررسی میکنیم مثلا از این جهت که آیا حد وسط استدلال صحیح است یا مورد توجه فراگیر هست؟ پیشفرضهای این استدلال چیست؟ لوازم این باور و استدلال چیست و آیا فراگیر به این مسائل توجه دارد یا خیر؟
به این ترتیب، رسیدن به نتیجهی نهایی با توجه به طرز تفکر خود فراگیر اتفاق میافتد و از پیش تعیین شده نیست.
این روش متیو لیپمن است که بیش از دیگران به عنوان ارائه کنندهی برنامهی فلسفه برای کودکان شناخته میشود.
3- مسائل علم فلسفه دشوار به نظر می رسد و مطرح کردن آن در کنار نام کودک این سوال را به وجود می آورد که درک چنین مسائلی برای کودکان دشوار نیست؟
بله درست است. فلسفه به معنای تخصصی آن دارای مباحث پیچیده ای است که درک آن برای هر کسی میسر نیست. حتا بعضی از اساتید بزرگ مانند علامه طباطبایی که تدریس فلسفه داشتند، بعضی از بخش های فلسفه را فقط در جلسات خصوصی و به افراد گزینش شده تدریس می کردند.
فلسفه برای کودکان در واقع آن دسته از مسائل علم فلسفه را آموزش می دهد که عمومی هستند و فرد از کودکی با آنها سر و کار دارد وذهنش درگیر آن هاست مانند چیستی علم و آگاهی، ارزش دوستی و …
این مسائل در قالب داستان های کودکانه ساده سازی می شوند و تسهیلگر با طرح پرسش هایی، کودک و نوجوان را به تفکر بیشتر درباره آن مسائل هدایت می کنند.
همچنین در این زمینه از داستان های کهن مانند داستان های مثنوی و دیگر آثار بزرگان نیز که دارای ساختار منطقی و فلسفی هستند استفاده میشود.
4– فعالان فلسفه در ایران به چه صورت کار میکنند؟ آیا مرکزیت خاصی دارند یا هر گروه به صورت مستقل کار میکنند؟
در ایران نیز مثل بقیه کشورها برنامهی فلسفه برای کودکان فعالان متعددی دارد که هر کدام مدعی اولینبودن در این مسالهاند و هر کدام نیز روشهای مخصوص به خود را دارند.
قرار بود «مرکز مطالعات و پژوهشهای اسلامی» این مرکزیت را داشته باشد و کتابهای خوبی نیز در این زمینه چاپ کرده است. همچنین «بنیاد حکمت صدرا» نیز فعالیتهایی جهت گسترش این برنامه و تربیت مربی داشته است. اما دیگرانی هم هستند که به طور مستقل و مخصوصا در فضای مجازی به صورت گسترده در این زمینه کار میکنند از جمله دکتر یحی قائدی که بسیار فعال هستند و تالیفاتی در این زمینه دارند.
ادامه دارد…