جرج برنارد شاو میگوید:
«به ندرت اشخاصی را پيدا میكنيد كه در سال، بيش از دو يا سه بار فكر كنند. من خودم با هفتهای يكبار يا دوبار فكركردن به شهرت جهانی رسيدهام.»
اما این تفکر که او از آن سخن میگوید چیست؟
مگر همهی ما همواره در حال تفکر نیستیم؟ همهی ما فکرکردن را بلدیم نه؟
متاسفانه باید گفت: نه!
تفکری که مورد نظر ما است یعنی «تفکر نقادانه» چیزیاست آموختنی و مهارتیافتن در آن تمرین بسیار میطلبد.
تفکر دربارهی خود «تفکر»
تفکر ناپروردهی انسان، بطور طبیعی دارای ایرادهایی است، از جمله: پیشداوری، تصورات قالبی، تعمیمدادن یک صفت به همهی افراد، توجیه رفتارهای خود، و در یک کلام «خودمحوری» و «خودپسندی».
برای رفع این ایرادها، همهی ما نیازمند آموختن تفکر صحیح هستیم؛ تفکری که به بهبود زندگی ما کمک کند.
برای دستیابی به اینگونه از تفکر چه باید کرد؟
من همیشه طرفدار راهکارهای عملیام. به گمانم همهی ما دانش لازم برای بهبود زندگی را تا حدی کسب کردهایم اما مشکل اصلی «عمل نکردن به دانستهها» است.
بنابراین با وجود اینکه همواره در جستجوی آگاهی بیشتر هستم، ترجیح میدهم به سراغ کتابها و دورههایی بروم که پیشنهادی برای عملگرایی بیشتر دارند.
کتاب «آشنایی با هنر تفکر راهبردی» یکی از همین کتابهاست.
کلمهی «آشنایی» در عنوان کتاب ممکن است این تصور را ایجاد کند که این کتاب نیز تنها شامل چند توصیهی آگاهیبخش دربارهی چیستی «تفکر راهبردی» است اما عنوان دوم کتاب این سوء تفاهم را برطرف میکند:
«تفکر و زندگی بهتر در 25 هفته، اولین گامها برای متفکر نقاد شدن»
در این کتاب 25 راهکار عملی برای بازنگری اساسی بر تفکر خویش و پرورش تفکر نقادانه مییابیم. پیشنهاد نویسنده این است که برای عملیکردن هرکدام از این توصیهها حداقل یک هفته زمان بگذاریم.
تفکر آموختنی است
به گفتهی هنری فورد «تفکر سختترین کار است به همین دلیل است که اندکشماری از مردم به آن میپردازند.»
جملهقصارهایی از این دست، به مناسبت در بخشهای مختلف کتاب به چشم میخورند که گویی چکیدهای از سخنان نویسنده هستند و محتوای آن بخش را در ذهن ماندگارتر میکنند.
با نگاهی به فهرست کتاب می بینیم که بسیاری از این عناوین را در کتابهای دیگر نیز دیدهایم. به همین دلیل شاید برخی ایدهها ساده و دم دستی به نظر برسند اما سوال اصلی این است که چگونه آنها را به کار بگیریم؟ نویسندهی کتاب چه پیشنهاد روشنی برای کاربست این توصیهها دارد؟
«پیشنهاد راهکارهای عملی» وجه تمایز این کتاب از دیگران است؛
25 توصیهی راهبردی که تا حد ممکن سادهسازی شدهاند اما با این حال عمل کردن به آنها هرگز بدون مشقت نیست. به تعبیر نویسنده «بدون رنج فکری، گنج فکری میسر نخواهد شد».
مقدمهی ساده وصمیمی کتاب نیز موفق میشود شما را با متن همراه کند:
«از همین ابتدای کار باید بدانید که ما در این راهنما از آوردن برخی نکات مفصلتر صرف نظر کردهایم. علاوه براین ممکن است بعضی از ایدهها را ناخواسته بیش از حد سادهسازی کرده باشیم. از آن مهمتر ممکن است شما با برخی از مثالهایی که آوردهایم موافق نباشید. ما از شما میخواهیم که در چنین مواردی گذشت کنید. ما هم مثل همهی انسانها اشتباه میکنیم. مساله این نیست که «آیا ما اشتباه میکنیم یا نه؟» مساله این است که «آیا ما از اشتباهمان درس میگیریم؟» نگذارید اشتباهات ما حواستان را از هدف اصلی پرت کند: پیشرفت در مقام تفکر. اگر هر یک از این ایدههای راهبردی به نظرتان بیمعنی آمد با خیال راحت از آن بگذرید و بعدتر به آن بازگردید. به خود فرصت رشد بدهید و فقط ایدههایی را به کار بگیرید که برای شما عملی است.»
یکی از سختیهایی که در طول این مسیر با آن مواجهیم یافتن عیب و ایرادهای تفکر خودمان است که در درجهی اول پذیرش و سپس اصلاح آنها چندان آسان نیست. اما توجه به یک نکته میتواند انگیزهبخش و امیدوارکننده باشد:
«هیچ کدام از ما متفکر کاملی نخواهیم بود، اما همهی ما می توانیم متفکر بهتری باشیم» (ص23)
کدامیک از این راهکارها بهترند؟
چنان که اشاره شد در کتاب هنر تفکر راهبردی 25 راهکار عملی برای پرورش تفکر نقاد پیشنهاد شده و به تفصیل توضیح داده شده است.
اما از میان راهکارهای بیانشده، سه راهکار از بقیه کاربردیتر و مفیدتر به نظر میرسد:
1- نوشتن
2- نوشتن
3- نوشتن
آنچه در همهی بخشهای کتاب ضروری مینماید «نوشتن» است. درست است که «نوشتن» به عنوان راهکاری مستقل بیان نشده اما بسیاری از توصیهها با نوشتن همراه شدهاند و سایر توصیهها نیز در ذات خود به نوشتن احتیاج دارند. بنابراین میتوان گفت آنها نیز در دل خود توصیه به نوشتن را دارند. در اصل، نوشتن ابزاری ضروری برای تفکر است و نظمبخشیدن به افکار بدون آن میسر نیست.
به طور کلی سه نوع نوشتن را میتوان به عنوان ابزاری برای بهتراندیشیدن برشمرد:
- نوشتن برای شناخت بیشتر
مانند: نوشتن فهرستها
– نوشتن برای عملکردن
مانند: یادداشت روزانه
– نوشتن برای ماندن در مسیر تفکر
مانند: همیشه نوشتن و مرور دانستههای قبلی
اینها توصیه هایی هستند که در طول کتاب مطرح میشوند و نادیده گرفتنشان به معنای بی اثر شدن سایر راهکارهاست.
باد ما را خواهد برد
واقعیت این است که ما هرچقدر هم بیندیشیم تا زمانی که دست به قلم نشویم و اندیشههایمان را ننویسیم سودی به حالمان نخواهد بخشید. از این روست که همهی متفکران بزرگ جهان، افرادی اهل نوشتن هستند.
اندیشیدن بدون نوشتن یعنی «حرف زدن درونی» و این نیازی ضروری برای بشر است اما از قدیم گفته اند «حرف باد هواست.»
بدون نوشتن، باد اندیشههای ما را با خود خواهد برد.
پس از این میخواهید چه کنید؟
توصیههای کتاب در اصل ترتیب خاصی ندارند. شاید بتوان گفت چند توصیهی اول برای شروع بهترند. اما توصیهی آخر بیشک بهترین پایانبخش کتاب است:
«ببینید از اینجا به بعد میخواهید چه کنید؟»
گویا نویسنده میپرسد : حالا که با بیست و چند راهکار عملی مفید و ساده آشنا شدید و مدتی هم آنها را امتحان کردید از این به بعد برنامهتان چیست؟
او مثل یک مربی دلسوز برای ادامهی این مسیر نیز توصیههایی دارد.
تاکید بر اینکه سعی کنیم این راهکارها را ادامه دهیم و دست از تمرین برنداریم. تمرین برای رشد «تفکر راهبردی» یا همان «تفکر نقاد» مهارتی که به جرات میتوان گفت تعیین کنندهترین فاکتور در زندگی همهی ماست.
در مقالههای بعدی به بررسی بیشتر هر بخش به طور مجزا میپردازیم و سعیداریم هرکدام از این راهبرد ها را حداقل به مدت یک هفته امتحان کنیم.
با من همراه باشید.
فاطمه ایمانی
12 فروردین 1403